از قبض و بسط تیوریک شریعت تا قبض و بسط اسلام گرایی
نویسنده : مهرالدین مشید نویسنده : مهرالدین مشید

 

قسمت دوم

در این شکی نیست که سیاست هم بخشی از معرفت دینی است و در متون دینی از آن به عنوان تدبر یاد شده است؛ اما با تاسف که اسلام گرایان سیاست دینی را قربانی اسلام سیاسی نموده  و بدین بهانه معرفت دینی را ذبح شرعی کرده اند. این رویکرد اسلام گرایان را به گونۀ دیگری به قبض و بسط تیوری دچار کرده است که اندکی با بحث داکتر سروش متفاوت است. هدف وی از آن در یک سطح نماندن معرفت دینی است که همیشه دستخوش قبض و بسط گردیده است. این نگاه معرفت شناسی دینی را متاثر از تحولات علمی و فهم فلسفی انسان دانسته و از نو به نو شدن معرفت دینی سخن رانده است؛ اما قبض و بسط اخیر حکایت از قبض و بسط دیگری دارد که به نحوی با رویکرد بسط افکار سیاسی به انقباض و بن بست در ساحۀ معرفت دینی رسیده است. این قبض و بسط اسلام گرایان را سیاست محور گردانیده و سیاست محک تمامی شناخت  های آنان قرار گرفته است. به این ترتیب کل معرفت دینی را به پای بخش ناقص آن افگنده اند. این سیاست محوری سبب شده تا معرفت دینی به بن بست برود و کار دین را به چالش بکشد.

از آنجا که اسلام گرایی بصورت کامل روحی ایده ئولوژیک و تفکر ایده ئولوژیک پیوند ناگسستنی با سیاست جناحی و یک جانبه دارد. جناح گرایی در سیاست، افکار را در تمامی عرصه ها، بویزه در بخش معرفت سیاسی در گرو جناح خاصی قرار میدهد و هرگونه فرصت های بالنده گی معرفت دینی را می گیرد. زیاده روی در این رویکرد حتا اتبکارات فکری و نقش سازندۀ انسان را بحیث موجود تاریخی نیز زیر سوال برده است. وی به گونه یی در مغاک قبض و بسط تیوریک افتاده و اسلام گرایان  را به بن بست معرفت دینی و شناخت شناسی کشانده است. از ترس دور شدن از اصول، دچار نوعی انقباض فکری شده از هراس رهایی از چنگال افکار ایده ئولوژیک در بحران توسعۀ فکری افتاده اند.  اکنون کار شان بجایی رسیده است که نه جرئت رهایی از قبض و فرار از بسط را دارند. در نتیجه در برزخ فاجعه و فلاح گیر مانده اند. افتادن در قبض وبسط تیوریک جناحی نه تنها از بعد معرفتی دین می کاهد؛ بلکه خطرناک تر از ماندن در تنگنای قبض و بسط تیوریک شریعت است. ماندن در تنگنای قبض و بسط تیوریک محض سیاسی از رسیدن به سرچشمه های زلال تفسیر های فقهی در پیوند به حیاتی ترین مسایل چون حکومت سازمان یافتۀ دینی و  حقوق بشری و موضوعات مهم دیگر مانند انکشافات  فرهنگی،  سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به دور مانده اند. از این رو است که اسلام گرایان امروز با دشواری های عدیده یی دست و پنجه نرم می کنند. در حالیکه اصول های اساسی فقهی با توسعۀ معرفت دینی نانسازگار نبوده و در روشنایی حفظ  اصول های جاودانه در دین مانند توحید، عدالت، آگاهی و آزادی ظرفیت های سرشاری برای پاسخگویی به نیاز های انسان امروز دارد. 

از آنجا که قبض و بسط تیوریک شریعت از تحول و دشواری های معرفت دینی در طول تاریخ سخن زده و تکامل معرفت دینی را در موازات تحولات علوم معاصر به بحث گرفته است . داکتر سروش با این طرح فکری دست کم خطی به سوی تحول و تکامل معرفت دینی کشیده است و افق های روشنی را بر روی اندیشۀ اسلامی نشانه رفته است؛ اما اسلام گرایان با قبض و بسط تیوریک به گونۀ دیگری مواجه اند که تفسیر های شان از دین را در بستر تحولات علوم معاصر به چالش کشیده است.قبض و بسط تیوریک اسلام گرایی به معنای تحول افکار اسلام گرایان در طول تاریخ از دوره های امامان مذاهب بزرگ تا دورۀ مصلحینی مانند ابن تبیمیه، ابن قیمیه، عبدالوهاب نجدی، سیدجمال الدین افغانی، شیخ عبده، اقبال لاهوری، سیدقطب، کواکبی، رشید رضا، مودودی، امیر عبد القادر رهبر الجزایر قبل انقلاب، شیخ علی بلحاج سلفی،  شیخ‏ عبد الله جاب ‏الله رهبر النهضت الجزایر، شیخ محفوظ نحناح رهبر جنبش جامعۀ اسلامی الجزایر، عباس مدنی، علی بلحاج وغناح رهبران جبهۀ نجات اسلامی الجرایر،روح الله خمینی، طباطبایی، شریعتی، مطهری، بهشتی، خاتمی، داکتر سروش، راشدالغنوی رهبر حزب النهضت تونس، رهبران اخوان المسلمین در مصر، نجم الدین اربکان، طیب ارغان و عبدالله گل رهبران حزب اسلام گرای ترکیه،  عبد الله جاب الله" رهبر حزب عدالت و توسعه اسلامی الجزایر و ده ها اسلام گرای دیگر، تغییرات فاحشی نموده است که این تغییرات فکری یویژه در حوزۀ رویکرد های سیاسی و سلامی خیلی چشمگیر است. چنانکه رو آوردن حرکت های اسلامی به جنبش های توسعۀ سیاسی و پیشرفت های اقتصادی را در ساختار های تشکیلاتی جدید احزاب اسلامی زیر نام "عدالت و توسعه"، آزادی و عدالت"، توسعه و عدالت" و شبۀ این ها در سطح جهان به وضوح می توان مشاهده کرد.

 مولف قبض و بسط تیوریک شریعت، عاشقانه تلاش ورزیده تا زبان خاموش شریعت را که طی صد ها سال به زبان نیامده، گویا بسازد. در این تردیدی نیست که مولف منحیث یک انسان در به صدا درآوردن زبان صامت شریعت اشتباهاتی را مرتکب شده باشد و اما این را نباید به معنای نفی اندیشه های او در این زمینه تلقی کرد. دست کم او جرئت کرده است تا بگوید، که در متون دین بسیار گفته هایی وجود دارند که  زبان خاموش آنها را نمی توان، گواهی بر سکوت ابدی آن ها تلقی کرد. هدف اصلی مولف از آن کشیدن معرفت دینی از حالت ایستان به حالت دینامیک و متحرک است. داکتر سروش با این تفکر خود خواسته است تا بنیاد نیرومندی را برای تحول مستمر معرفت دینی بگذارد. هرچند مرتکب اشتباه هم شود و نظریۀ او مورد انتقاد شدید قشریون قرار بگیرد، ولی باز هم با پیام رسا سخن از شدن های جدید در بستر معرفت دینی دارد که بجای خودش قابل تقدیر است؛ اما قبض و بسط تیوریک اسلام گرا ها داستان غم انگیز و فاجعه باری را در پی دارد که منجر به خشکانیدن شاخه های سبز و برومند شریعت گردیده و ارزش های بلند دینی قربانی تفسیر های ایده ئولوژیک و جناحی آنان گردیده است . از همین رو بوده که اسلام گرایان برای  استفاده از جاذبه های دینی و احساسات سرشار عاطفی  دینداران در جبهات نبرد به پیروزی های حیرت باری نایل آمدند و اما چنان زیر بار افکار ایده ئولوژیک سخت آمیخته با سیاست گیر ماندند که حتا اندک ترین توان تحمل یکدیگر را از دست دادند. به بن بست خطرناک و گشندۀ معرفت دینی چه که به پرتگاۀ فکری افتادند. در فراز و فرود قبض و بسط آن حیرت زده شده و در طلسم حیرت آن فرو رفتند که حتا حیرت افگنی های دینی هم از تکان دادن آنان عاجز مانده است. اتکای افراطی آنان به اسلام سیاسی و ایده ئولوژیک منجر به ارزش زدایی اسلامی در حوزه های حکومت داری مردم سالار و حقوق مدنی گردیده است . در نتیجه به شکست های افتضاح باری نایل آمدند که نه تنها چشمه های خروشان معرفت دینی را خشکانید؛  اسلام نجات بخش و جامعه ساز را به اسلام غارتگران، چماق بدستان و انتحار کننده گان مبدل کردند. اسلام اخیر در واقع محصول کارکرد های اسلام گرایان است که در فرایند پیروزی ها از بتۀ آزمون به خوبی بدر نشدند. نه تنها این که جهان اسلام را به سوی فاجعه بردند. هرچند امریکا امریکا و غرب هم تا اندازه یی مسؤول این فاجعه است؛ زیرا  در ساخت و ساز و تجهیز  آنان دست داشت و دارد   و اما این به معنای  آن نیست که بر ضعف مدیریتی  ، تکروی، خودخواهی  های رهبران اسلام گرا خط بطلان کشید؛ زیرا این ها بستری برای شکار اهداف امریکایی شد و توانست تا با استفاده از منفذ ها و خالیگاه های آنان نه تنها در امور گروهی آنان؛ حتا در کشور های اسلامی نفود کنند.  از آنچه گفته آمد، دشواری های علم نظری اسلام گرایان را به پرتگاۀ بهره گیری از احساسات ملیون ها مسلمان با دیانت کشاند و اما ره آورد عملی آنان خطرناک ترو فاجعه بارتر برای مومنان تمام شد. اسلام گرایان با گرایش های تند سیاسی پروسۀ اجتهاد و تفقۀ دینی را به اسارت سیاست های ایده ئولوژیک خود درآوردند. با تاسف که امروز بهای این همه اشتباهات اسلام گرایان را ملیارد ها مسلمان جهان می پردازد. بعید نیست که پرداختن بهای اشتباهات داکتر سروش، گیریم اگر اشتباهی از او سر زده باشد، خیلی اندک و ناچیز است و اگر اشتباهی هم صورت گرفته باشد. فردی بوده و ضرر آن بسته به واکنش های متقابل است؛ اما اسلام گرایان آرمان ملیون ها انسان مظلوم را به بازی گرفتند؛ نه تنها ضربۀ آسیب ناپذیری به معرفت دینی وارد کردند؛ بلکه روند رسیدن و تاسیس حکومت دینی را نیز به چالش جدی مواجه گردانیدند.


March 25th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
علمي و معلوماتي